
بر اساس یک تجزیه و تحلیل اقتصادی طولانی-مدت که توسط بلومبرگاِنایاف (BloombergNEF) انجام شده است، از سال ۲۰۵۰ تقریباً نیمی از برق مصرفی جهان توسط انرژیهای بادی و خورشیدی تأمین خواهد شد. از سال ۱۹۷۰، سوختهای فسیلی بخش اعظم همیشگی برق کل جهان را تا کنون در اختیار داشتهاند، لیکن این انرژی ارزانتر بوده و تکنولوژیهای کارآمدتری نیز جهت تغییر آن تعیین میگردند که تا اواسط این قرن، دو سوم تولید توان در سرتاسر جهان را از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر تغییر دهند. در هنگام برخورد با دیگر انرژیهای جایگزین نظیر برقآبی و هستهای، پژوهشگران یافتند که به میزان ۷۱ درصد از بازار میتواند به انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص یابد. این گزارش پیشبینی میکند که بین زمان کنونی و سال ۲۰۵۰، در حوزههای جدید تولید توان، میزان ۱۱٫۵ تریلیون دلار سرمایهگذاری خواهد شد که از این مقدار، ۸٫۴ تریلیون دلار به سمت تکنولوژیهای بادی و خورشیدی رفته و ۱٫۵ تریلیون دلار نیز به دیگر تکنولوژیهای بدون کربن نظیر برقآبی یا هستهای تخصیص مییابد.

به طور خاص ، باتریهای ارزانتر و مواد مورد نیاز برای تولید آنها، به گسترش کاربردهایی از انرژی تجدیدپذیر در سرتاسر جهان کمک نموده است. نوآوریهای فناورانه هزینۀ تجهیزات خورشیدی را از ۷۹ دلار به ازای هر وات در سال ۱۹۷۵ به ۰٫۳۷ دلار به ازای هر وات در سال ۲۰۱۷ تنزل دادهاند، در حالی که قیمتهای مربوط به توربین بادی از سال ۲۰۱۰ به میزان ۳۲ درصد کاهش یافته است. علاوه بر این، ماشینها نسبت به هر زمان دیگری در گذشته، انرژی بیشتری را به خود میکشند؛ ظرفیتهای متوسط جهانی نیز از ۱۶ درصد در سال ۲۰۰۰ به حدود ۳۱ درصد در سال ۲۰۱۶ افزایش یافتهاند.
سب هنبست (Seb Henbest) از بلومبرگانافای گفته است که: “ورود باتریهای ذخیرهسازی ارزان قیمت به معنای آن است که تحویل برق از باد و خورشید در آینده به طرز فزایندهای امکانپذیر خواهد بود، بنابراین این تکنولوژیها حتی در هنگامی که باد در حال وزیدن یا خورشید در حال درخشیدن نیست، میتوانند به رفع نیاز برق کمک نمایند”. “نتیجه این است که انرژیهای تجدیدپذیر، بازار موجود برای ذغال سنگ، گاز و هستهای را به میزان بیشتر و بیشتری میبلعد”. انتظار میرود که مصرف گاز پیش از پیکسایی تا سال ۲۰۵۰ به طرز متعادلی افزایش یابد، لیکن این انتظار نیز میرود که گاز همانند منابع انرژی تجدیدپذیر برای مدتی طولانی در بازار باقی بماند و در مواقع ذخیرهسازی زیاد انرژی و همچنین در زمانی که خروجیهای انرژیهای تجدیدپذیر در حداقل خود باشند، به عنوان یک پشتیبان به آن مراجعه شود.
علیرغم تلاشهای بیتردید به منظور احیای صنعت ذغال سنگ امریکا، کارشناسان اظهار نمودند که منابع استخراجی با یک پیک مورد انتظار در سال ۲۰۲۷ و پیش از سقوط شدید، “بزرگترین بازندگان” این گروه هستند که از ۳۸ درصد از تولید برق جهان به تنها ۱۱ درصد در سال ۲۰۵۰ تقلیل مییابند. کشورهای بزرگ نظیر چین و هند برای بخش اعظم برق مصرفی خود هنوز به طرز شدیدی بر ذغال سنگ تکیه میکنند، لیکن گامهای بلند بسیار مهمی را نیز در جهت منابع انرژی پاکتر برداشتهاند.
منبع : iflscience